مشك در ميان مردم ر وستايي و عشايري ،جنبه ي تقدس داشته است .زيرا
مظهر خير و بركت بوده و بقا و حيات جوامع ايلي مبتني بر رونق و پايداري آن است .به همين خاطر براي قداستش كه از بركت الهي مي ب اشد،اشعار موزوني وجود دارد كه حكايت از نوعي جاندارگرايي و في تيشيسم دارد.بنابراين به هنگام مشك زني ،زنان و دختران مشك زن با اين باور كه بر« برمشكه »كره ،زياد مي شود،به خواندن اشعار و ابياتي مي پرداختند و با در دست گرفتن دسته هاي چوبي دو سر مشك كه به آنها« دسلقرت »گفته مي شد،شعر خواني محلي آغاز مي گشت و اين كار در تمامي بخشي از زمان زدن مشك ادامه داشت و اين ابيات خوانده مي شد:
1- مه شكه ت بژه ن ،نيمه رو شه قه ميوانه يل ها تین وه ده مه ته قه
ترجمه :اي مشك زن مشكت را زودتر بزن هنگام ظهر است ،زيرا مهمانان دارند مي آيند.
2-ئه ر مه شكه ي مني خاترم ديري « هومو ه ي ره » ئه و سه رم ناري
ترجمه : اگر مشك من هستي و خاطرم را مي خواهي ،بايد مرا بدهكارنکنی
- مه شكه سوره كه م هه ر هووه مه كه ي نه زه ر خودا خه ير كووه مه كه ي
ترجمه:مشكه سرخ و قشنگم مدام هو هو مي كند و براساس خواست و مشيت الهي خير جمع مي كند .يعني مشك من هر بار كه تاب مي خورد گويي نداي هوهو سر مي دهد و خدا را مي خواند و با جلب نظرالهي خير و بركت را برايم جمع مي كند.
4-مه شكه كه م ژه نيا ،كول كره په تي له كوو بارم كيه ني قي مه تي
ترجمه : حال كه مشك من زده شد و تماما تبديل به كره ي خالص شد .آب از كدام چشمه ي ارزشمند برايش بياورم كه آن را شستش و دهم . يعني ،مشك من زده شده و سراسر ماست آن تبديل به كره شده است .
![](http://www.uplooder.net/img/image/99/2516b6fe441d55ea29bed8549de60184/12.jpg)