loading...
کُــــــــــــــــرد
آریاس بازدید : 1063 یکشنبه 26 مرداد 1393 نظرات (0)

. گروهی بر آنند که لری جزیی از کردی است . اما پژوهشگران غربی و حتی لر این نظر را رد می کند .امان الهی بهاروند می گوید«بنا به گفتة یکی از مؤلفین یونانی به نام ارارتوستن تا قرن سوم پیش از میلاد بین زبان های رایج در سرزمین پارس (زبان های جنوب غربی)و ماد (شمال غربی)تفاوت فاحشی وجود نداشته است .بنا بر این به سادگی می توان دریافت که زبان های گوناگونی از قبیل لری،کردی،بلوچی،گیلکی و غیره که امروزه بین  اقوام رایج است در طول دو هزار سال گذشته به تدریج پدید آمده اند. با این توضیحات آشکار است که زبان کردی ،و لری دارای ریشه مشترک اند اما در ضمن نباید فراموش کرد که این دو زبان هم اکنون زبان های جدا گانه ای به شمار می آیند .با آنکه نویسندگانی چون راولینسون ،مینورسکی ،ا ،مان وغیره از مدت ها پیش تفاوت  بین زبان های لری وکردی را متذکر شده اند .با این حال بعضی  از افراد لرها را شعبه ای از اکراد دانسته اند » این محقق لر با استفاده از نظرات ،ژوکوسکی ، ا.مان، مینورسکی ،دیاکونوف ،ارانسکی ،یار شاطر ،ویندفر،مکنین ودیگران با تأکید بر تفاوت زبان های کردی ولری می نویسد«در بین زبان های جنوب غربی ایران،زبان لری نزدیکترین رابطه را با زبان فارسی دارد که که هردوی آنها دنباله پارسی میانه (از قرن سوم پیش از میلاد تا قرن هشتم ونهم بعد از میلاد )هستند،و همانگونه که میدانیم پارسی میانه زبان پارتیان و ساسانیان بود که به تدریج تغییر شکل داده وبه صورت زبان فارسی و لری و غیره در آمده است .این زبان لری به حدی به زبان فارسی نزدیک است که بعضی معتقدند این زبان در گذشته ای نه چندان دور از فارسی منشعب شده است »نیکیتین نیز این نظر را که کردی ازلری جدا است تایید می نماید:«در جنوب گوران ها کلهر ها هستند ودر بخش جنوبی تر لرها شاخه ی اخیر [لرها]به لهجه خاص خود حرف می زنند و خاور شناسان در ایشان به چشم کرد نمی نگرند !؟»البته قوم گرایان افراطی در منظری غیر علمی و بی توجه به مطالعات زبان شناختی در این مورد به گونه ای دیگر سخن می گویند .«ما کردها از ایالات سیواس (قوچگری)گرفته تا چهار محال بختیاری و کهکیلویه وبویر احمد ،مردمی هستیم که طی هزاران سال سیاست استعمارگران ودر راس آنان امپریالیسم به وضعیتی که امروز در آن قرار داریم رسیده ایم .مردم ما برای اولین بار در تاریخ در زمان امپراتوری ماد مبدل به خلقی واحد شده... پس از سرنگون شدن امپراتوری ماد توسط پارس ها با گذشت زمان تمام فاکتور های زبان ،فرهنگ ،تاریخ ،اقتصاد ،اتحاد ملی و... خلق ما کمرنگ شده (در بعضی مناطق به تمامی در خلق های دیگر حل شده)ودر سرزمین ما توسط استعماگران تجزیه گردیده .به دلیل وجود وصدق تمام فاکتور های  فوق الذکر در مورد خلق ما حتی پس از آمدن دین اسلام و دوران حکومت صفوی ،تمام نویسندگان و تاریخ نویسان اسلامی وغیر اسلامی واژه ای«کرمانج»را در مورد مردم ساکن در مناطقی که قبلا زیر حاکمیت دولت ماد جای می گرفتند ،به کار می بردند .بعد ها و پس از تجزیه این سرزمین توسط بیگانگان وبه کارگیری سیاست دژخیمانه بر ضد کردها نه تنها این سرزمین و مردمش تکه تکه و نام های متفاوتی بر آنها نهاده شد (به عنوان مثال کرد ،لر ،...)»

یکی دیگر از مسائل مرتبط با زبان کردی یا به عبارت دقیق تر زبان های کردی مسئله زبان استاندارد ادبی یا رسمی کردی است.حسین خلیقی می گوید :«به دلایل مختلف این زبان [کردی ]تا کنون  صاحب لهجه و گویش استاندارد ادبی نشده ،هم اکنون دو لهجه مطرح  وجود دارد .کرمانجی و سورانی به جز زازا ... تا جنگ جهانی اول لهجه کرمانجی لهجه ادبی کرد بود ...  وبه دنبال حرکات آزادی خواهانه ساکنان کردستان عراق و ایران ،لهجه  سورانی به عنوان لهجه ادبی کردی مطرح شده است .در عراق و ایران این زبان به حروف الفبا عربی نوشته می شود ...در ترکیه وسوریه (اگر اجازه دهند )به حروف لاتین ودر اتحاد جماهیر شوروی به روسی»همان گونه که مشاهده می شود به جز تفاوت زبانی ،عدم توافق دربارة زبان استاندارد کردی خود منشاءمجادلات بی شماری میان کرد ها شده است .از سویی کرد های شمال (بادینان)مدعی اند با توجه به شمار جمعیت کردها ی متکلم زبان بادینان که بیشتر از سایر شعبه هاست باید این زبان به عنوان زبان رسمی و ادبی ویا زبان استاندارد کردی مورد استفاده قرار گیرد .از دیگر سو بعد از شروع جنبش سیاسی کرد های شمال عراق لهجه یا زبان کردی سورانی به عنوای زبان ادبی مورد استفاده قرار گرفت و اکنون عده ای زبان سورانی (با غلظت لهجه سلیمانیه  ای)را زبان استاندارد کردی اعلام و تخطی از آن را «خیانت»به جنبش سیاسی کردها ارزیابی می نمایند .این در حالی است که حتی در شمال عراق تفاوت لهجه ها و زبان های مورد استفاده مردم چیزی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت یکی از روزنامه نگاران غربی در این مورد می گوید کرد های عراق که به سه لهجه گوناگون صحبت می کنند فاقد انسجام  فرهنگی ای هستند که از داشتن یک زبان مشترک ناشی می شود .

 رسمیت یافتن یک لهجه از میان لهجه های سورانی به عنوان زبان استاندارد از همان ابتدا موردمناقشه بوده وتا امروز ادامه یافته است .در دهه  دوم قرن حاضر یکی از نویسندگان در این مورد نوشت :«چنان که گفتیم زبان کردی دارای ادبیات نظم ونثرو کتب مطبوع وخطی و آثار تاریخی نیست تا بتوانند از روی آن مدارک وریشه اصل لغت را بدست آورند و از طرفی نیز صعوبت راه های مغرب  ایران و خشونت اخلاقی قبایل کُرد تردد محققین و علمای شرقی وغربی را به مساکن این اقوام مشکل نموده وفقط چند نفراز  مستشرقین آلمانی توانسته اند لغات مستعمله در میان اکراد ساکن سلیمانیه را مدون نمایند وبعضی قواعد صرف ونحو از روی اصول زبان شناسی برای زبان کردی سلیمانیه بنویسند و همین مسئله یعنی توجه خاص محققین اروپابه زبان اکراد سلیمانیه ودست نداشتن ایشان به سایر قبایل کرد باعث شده است که بعضی از محققین مشرق زمین به تبعیت از علمای اروپایی زبان کرد های سلیمانیه را فصیح ترین لهجه زبان کردی دانسته وبرای تأیید نظریه خود انتشار بعضی جراید و مجلات کردی در موصل و سلیمانیه دلیل ومستمسک قرار داده اند ودر هر صورت تتبعات ومستشرقین ونویسندگان مشرق در باب زبان کردی بسیار ناقص واکمال این امر محتاج به تحقیقات کامل ومتوالی در لهجه های ایلات  وعشایر کرد می باشد. استفاده ادبی از سایر لهجه های (یا زبان های )کردی بحثی است که مناقشه وجدال برسر آن تا امروز حتی در نشریات کردی ادامه یافته است .

از جمله این مباحث مطالبی است که در هفته نامه سیروان در پی انتشار نوشته ای در دفاع از زبان استاندارد رایج تحت عنوان «زمانی کوردی بپاریزین »وپاسخی به آن تحت عنوان «زوانه که مان تیا نه چی »در همان هفته نامه که در بیش از 12شماره از نشریه مذکور ادامه یافت.آخرین مباحث از این دست پس از انشار کتاب شعر کودکانه «ماسی خانم»به لهجه سنندجی وفروش 30هزار جلدی آن ؛هفت بار تجدید چاپ در کمتر از 6ماه و سپس انتشار کتاب شعر کودکانه دوم از این دست یعنی «ماسی خانم وئابجی فیل »از همان نویسده آغاز گردید. ایرج گیلاسی در مطلبی با عنوان ماسی خانم قیام علیه زبان مرده در هفته نامه سیروان استقبال از کتاب ماسی خانم را چنین تحلیل می نماید . « اما بدون تردید یکی از اصلی ترین عوامل توفیق ماسی خانم برجسته بودن وجه زبانی آن است. آقای علیرضا محمدیان کتاب شعر ماسی خانم را به زبان گفتار اهل شهر سنندج و بخش های اطراف آن که گویشی رایج در زبان کردی است ،روایت می کند . روایتی ظریف وشیرین با تمام کاستی هایش ،که آشکارا تلاشی است در جهت تقریب نوشتار کردی با گفتار آن،از موارد بسیار نادری است که می بینیم یکی از اهالی مؤلف زبان کردی آنگونه با ما سخن می گوید که زبان خود اوست وعاریتی هم نیست وزیبا هم هست ودلنشین. ماسی خانم دارای زبانی است «درست»یعنی زبانی که با کمترین اصطکاک وزحمت ،نتیجة مطلوب را برای گوینده و مخاطب خود حاصل می کند واین امر قابل توجه تمام کسانی باید باشد که کوشیده اند و می کوشند و همچنان در تلاش به سر می برند تا گویش کردی سورانی را به نحوی پاک و به مثابه یک زبان استاندارد به تحریر در آورند و البته نیز همیشه ...هرگونه زبانی برای خود دارای قلمرو جغرافیایی است .چرا من باید به عنوان یک شهروند سقز آنگونه بنویسم وبخوانم که مثلاًاهالی سلیمانیه تقریر می کنند ؟واین چه ربطی به جغرافیای زبان من دارد ؟اگر آن گویش فراگیر شده ،دلیل را باید در جاهایی غیر از قلمرو جغرافیای زبان جستجو کرد . در جاهایی همچون برخورداری از امکانات رسانه های همگانی (رادیو و چاپ و نشر پر رونق ) و یا حتی تفوق سیاسی  و اجتماعی...»

گذشته از تفاوت های زبانی و مجادله بر سر زبان استاندارد مسئله بعدی پیش رو مسئله چندگانگی رسم الخط است اگر برای انتخاب یک زبان استاندارد یا فراگیر ، به جهت آموزش ،این تفاوت های زبانی موانعی کافی نباشد،باز مسئله چندگانگی رسم الخط است که کردها را از یکدیگر جدا می کند.گورانی در ایران ،رسم الخط فارسی را به کار می برد؛سورانی در ایران و عراق از رسم الخط اصلاح شده ی فارسی و عربی استفاده می کند.و بادینانی در عراق به همین نحو،اما کردهای ترکیه مقیم خارج از کشور رسم الخط لاتینی ای را به کار می برند ...کردهای اتحاد شوروی سابق از رسم الخط سیریلیک .لوموند دیپلماتیک می نویسد:«حروف الفبا مانع دیگری در راه این اتحاد است.کردهای ایران و عراق ...حروف الفبایشان عربی-فارسی است.در حالی که کردهای ترکیه به لاتین و کردهای شوروی به روسی چیز می نویسند.»

علی رغم آنچه در باره ی معضلات (زبان کردی یا زبان های معیار و استاندارد ،رسم الخط کردی)بیان شد بسیاری از نخبگان قوم گرا ،احزاب سیاسی و روشنفکران کرد نقطه عزیمت حرکت سیاسی و فرهنگی خود را بر مبنای «خواسته های زبانی»متمرکز نموده و از نظر این دسته از افراد و نیز مستشرقین و خبرنگاران غربی و سازمان های بین المللی و کشورهای غرب چنین به نظر می رسد زبان کردی نامزد اصلی برای بیان تفاوت های قومی کردها در مقابل همسایه شان باشد».این رویکرد فراگیر متاسفانه کمتر به لحاظ علمی (زبان شناختی-جامعه شناختی) مورد توجه قرار گرفته و گذشته از خسارات سنگین مادی ، انسانی و معنوی ناشی از مناقشه بر سر آن ،،با تاکید بر یکپارچگی زبان کردی ونادیده گرفتن واقعیات زبان شناختی در مورد زبان های کردی مردم این مناطق را از سیل کهن و خروشان فرهنگ خود به تدریج بیگانه نموده است و در صورت اصرار بر این نوع خواسته ها، مرگ فرهنگی های متعدد کردی را در پی خواهد داشت.اما اگر عبدالله اوجالان رهبر کردهای شورشی ترکیه با تاکید می گوید که با از بین بردن زبان ،پتانسیل و نیروی اندیشه را نیز می توان نابود ساخت اما خود نیز با غلتیدن در دام مخالفان پلورالیسم فرهنگی (کثرت گرایی فرهنگی) بر یکی بودن زبان کردی اصرار می ورزد.او در مانیفست حزبی اش با نام «راه انقلاب کردستان»می نویسد«اگر زبان جامعه ای یکی نباشد ،برقراری ارتباط ممکن نمی باشد ...هر چقدر الگوهای اجتماعی پیشرفت می نمودند ،زبان نیز غنی تر شده و ترقی می یافت.برای نابود ساختن یک جامعه و یا استعمار نمودن آن، می بایست در ابتدا فاکتور زبان را در این جامعه از هم پاشید.این یک واقعیت می باشد که بااز بین بردن زبان ،پتانسیل و نیروی اندیشه را نیز می توان نابود ساخت،اندیشه بدون زبان زاییده نمی شود و عامل و وسیله ی وجود اندیشه،زبان می باشد.

حال با چنین مقدماتی آیا تاکید اوجالان بر زبان واحد ،به نفی دیگر زبان های کردی را می  توان نابود ساختن و استعمار دیگر ساکنان کردستان که زبانی غیر از زبان  واحد مورد نظر او دارند،دانست؟

در این منظر تاکید بر زبان واحد نه ناشی از مطالعات زبان شناختی درباره ی زبان ها یا گویش های متفاوت کردی بلکه منبعث از ضرورت های حزبی و ایدئولوژیک در جهت استفاده ابزاری از این مقوله در تقویت قوم گرایی کردی است.

اما گویا واقعیت گویا تر از آن است که ایدئولوگ های حزبی قادر به  قلب آن باشند.به قول مک داول :«زبان شناسان متمایل به این اند که اشکال مختلف زبان کردی  را نه در مقام لهجه های یک زبان بلکه به چشم زبان های مختلف مربوط به هم بنگرند –واین خود سایه شک بر تصور وحدت مردم کرد می افکند»  وشاید به همین دلیل باشد که عبد الله ابریشمی در کتاب مسئله کرد در خاورمیانه و عبد الله اوجالان با پذیرش این نکته که کردها از وحدت زبانی ومذهبی کاملی برخوردار نیستند بر «مظلومیت مشترک کرد»تاکید می کند .وی می نویسد «دولت های فرا ملتی کهن که پس از جنگ جهانی اول به دولت –ملت تبدیل  شده اند ،اهمِ عوامل خارجی مشکل کرد را تشکیل می دهند .بارز ترین ویژگی این عامل ،برقراری رابطه استعماری با کرد در درون کشور هایی است که میهن نیاکانی اورا در اختیار خود  گرفته اند .این عامل پیرامونی که موجب مظلومیت مشترک آنان است که از سوی دیگران بر او تحمیل شده و می شود! مظلومیت کرد مشترک پیوند های زبانی، مذهبی سبب هم بستگی عاطفی بین آنان شده است ،زبان ومذهب ،در برابر مظلومیت مشترک،وجهه اشتراک کمتری دارند ! زیرا کرد ها از وحدت زبانی و مذهبی کاملی برخوردار نیستند بل وحدت عاطفی کُرد،در مظلومیت در این است که صدها سال از سوی عوامل جهان گشایان مورد تعدی وغارت قرار می گرفته  است.به نحوی که او ناگزیر می شده است با غارت و دزدی (در ابعاد محلی) به حیات خود ادامه دهد » .

تفاوت در زبان های  کردی سورانی،گورانی، بادینانی  همواره از سوی  محققین بی طرف ونیز برخی از نویسندگان کرد مورد توجه قرار گرفته است .از سویی هنوز تقسیم بندی کاملی از زبان های کردی و لهجه های هر کدام از این زبان ها صورت نگرفته است واز دیگر سو همواره بر سر انتخاب زبان استاندارد ومعیار بین جنبش های قوم گرای کرد اختلاف نظر وجود داشته است .دامنه  این اختلاف برسر  زبان استاندارد و معیار از اختلافات موجود بین جنبش های قوم گرایی کرد فراتر رفته ودر مناطق چند زبانه در کردستان ودر میان مردم عادی نمود بارزی یافته است .حروف الفبا وچندگانگی رسم الخط میان کرد ها نیز از دیگر مسائلی است که در واقع بینانه باید مورد توجه قرار گیرد .

با وجود این تفاوت های زبان شناختی ما بین زبان های کردی ،شاید بتوان اذعان نمود که شباهت زبان های متعدد کردی به اندازه شباهت این زبان ها با فارسی است .کما این که با وجود این تفاوت  آشکار زبانی بین کردها معلوم نیست «چگونه زبان کردی نامزد اصلی برای بیان تفاوت های قومی کردها در مقابل همسایگان شان می باشد »و پیامد های چنین اصراری برای مردم وفرهنگ مردم کرد چیست ؟گذشته از در گیری و خونریزی های احتمالی ،اصرار ویکپارچگی زبان های کردی به مثابه  محروم نمودن کرد ها از بخشی از فرهنگ غنی و سرشارشان نیز می توان تلقی کرد . این تکثیر فرهنگی پیچیده در مناطقی که ساکنان آن با «نام» کرد خود را می شناسد ،چنان عمیق وگسترده است که ترسیم «شخصیت نمایی یا شخصیت اصلی (Model Personality)کردها» کار ساده ای به نظر نرسد .

جامعه شناسان می گویند «از تجربه های اجتماعی مشترک بین همه  اعضای یک جامعه معین ،یک صورت بندی ویژه شخصیتی پدید می آید که شاخص و معرف شخصیت بیشتر اعضای آن جامعه است و اصطلاحاً شخصیت نمایی یا شخصیت اساسی یا منش (خوی )اجتماعی خوانده می شود . این مفاهیم به ویژگی های فرهنگی مشترکی که همه اعضای یک جامعه در آن سهیم اند ،اشاره می کنند »واگر اصراری بر نشان دادن «شخصیت نمادی یا شخصیت اساسی برای کردها »حتی در صورت حد اقلی آن (یعنی حد اقل ویژگی های مشترک برای این که بتوان مشترکات کردها را به تصویر کشید )باشد امر ِاگر نه غیر ممکن اما بسیار دشواری به نظر می رسد و چنانچه به انتخاب الگو های شخصیتی حداقلی شخصیت نمادی کردها بسنده کرد و اموری همچون مهمان نوازی وامثالهم را به عنوان شاخص های این شخصیت اساسی معرفی کرد این شاخص می تواند برای لرها ،بلوچ ها وسایر ایرانیان و حتی غیر ایرانیان به کار گرفته شود .اگر چه می توان در مقیاس محدود تر برای«کرد های اهل حق»  « کردهای سنی مذهب »   «کرد های شیعه مذهب»  «کرمانشاهی ها»  «مهابادی ها»   «سقزی ها » «گروسی ها» و... به ترسیم الگوهای شخصیتی پرداخت و مثلا شخصیت نمادی کرمانشاهی ها ،اهل حق ها، سنندجی ها ومهابادی ها را جداگانه معرفی نمود ،اما همان گونه که تاکید گردید با استفاده از ابزار جامعه شناختی ترسیم شخصیت اساسی برای همه کردها امری تقریباً غیر ممکن به نظر می رسد .معضلی که نه از سوی قوم گرایان ونه از سوی حکومت ها و نه از سوی نخبگان علمی و سیاسی وفرهنگی کشور ومنطقه هیچ گاه به نحو شایسته ودر خوری مورد توجه قرار نگرفته است .پس آیا سخن گفتن از «کردها» ونه «کرد»امری مطلوب تر وممکن تر نمی باشد ؟آیا تأکید  واصرار بدون پشتوانه های نظری و پژوهشی بر مفهومی به نام «کرد» خود نوعی استبداد ایدئولوژیک و همسان انگاری های سیاسی را به همراه ندارد؟آیا سخن گفتن از «کردها» واقع بینانه تر از از سخن گفتن از «کرد» نمی باشد؟ سوابق تاریخی ،مطالعات انسان شناسی ،زبان شناسی وجامعه شناسی کدام مفهوم را بر اساس مقیاس ها و شاخص های معین وروشن ابطال پذیر با واقعیات موجود بیشتر منطبق می داند؟                                                                                 

«احسان هوشمند»

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    کدهای اختصاصی