سلام.امسال سال 1393 هجری شمسی مصادف با 2714 کردی (مادی) و 3752 زرتشتی می باشد
گلی به نام ِ تو..
چه قدر گریه بخندم ، چه قدربغض ببارم ؟
چه قدر خاطره ها را کنار هم بگذارم؟
چه قدر شعر که مانده ست روی دست خیال ام
ولی مجال ندارم ، به ذهن شان بسپارم
شبیه یاد تو این واژه ها درآمد و رفت اند
چراغ چشم تو نگذاشت ، سبز شان بنگارم
گرفتم این که ، زمین رستخیز گل شود، اما
گلی به نام تو تا نیست ، با بهار چه کارم ؟
شبی می آیی و ، آوار می شوی به سر من
اگر هر آینه دیوار چین کنند حصارم .
گلی شکفته نشد...!
بدون چشم تو،دنیا خراب و خاکستر
و حال و روز زمان خسته و ملال آور
نمانده غیر رگ و ریشه یی ز هم پوده
از آن درخت صفا گستر بهار آور
چه بغض ها که در آیینه ی گلو پژمرد
چه عقده های فرو خورده ای که شد پرپر!
پس از تو ،واهمه در باغ، داغ از پی ِ داغ
هراس بی کسی ِ باغ بان و خشم ِتبر
من ام ...!خلاصه ی دیروز های ناز و نسیم
مرا به یاد بیاور،مرا ز یاد نبر!
گُلی شکفته نشد ای درخت های جوان
که ترجمان بهارید، باغ را چه خبر؟!
باوگ = پدر
داڵگ = مادر
خوه یشگ = خواهر
برا = برادر
مه موو = عمو
خاڵوو = دایی
میمگ = عمه یا خاله
باپیر = پدر بزرگ
نه نگ = مادر بزرگ
میمزا = فرزند عمه یا خاله
خاڵووزا= فرزند دایی
ئامووزا = فرزند عمو
کاکه = کسی که در نزد شما عزیز باشد مثل برادر . عمو و ...
ده زوُ ران = نامزد
ژن = زن
شوُ = شوهر
وه وُ = عروس
خه سوُره = خانواده همسر
زاوا = داماد
بێوه ژن = زن بیوه
ئازه و = دختر مجرد
دوُیه ت = دختر
کوڕ = پسر
مناڵ = بچه
کوورپه = نوزاد
جایه ڵ = جوان
پیای = مرد
که یوانوو = پیرزن
که ڵین = بزرگ
هاوسا = همسایه
میمزا وه زا = نوه عمه یا خاله
ئامووزا وه زا = نوه عمو
خاڵووزا وه زا = نوه دایی
ئێل = به مجموع چند طایفه ایل گفته می شود
تایفه = به مجموع چند خانواده طایفه گفته میشود
خڵ = در واقع به همان طایفه گفته می شود
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
ضرب المثل: | مامر ئاو خوهیگ رو کهیگو خودا |
ترجمه: | مرغ وقتی آب می خورد رو به خدا می کند |
توضیح: | قدر شناس بودن ، حق نعمت دانستن |
ضرب المثل: | مال وه مالخاون حهرامه؟ |
ترجمه: | مال به صاحب مال حرام است؟ |
توضیح: | در جواب کسانی که به استفاده از دارایی خود حسادت می ورزند |
ضرب المثل: | مال نهخوهرم ئهرا بخوهرم |
ترجمه: | ثروت بخیلان برای میراث خواران باقی می ماند و آن را می خورند |
توضیح: | در تعریض به ممسک و بخیلی گفته می شود که می رود و باز ماندگان و دیگرن آنچه بر جای نهاده صرف عیش و عشرت می کنند |
ضرب المثل: | مال مهردم و دل بیرهحم |
ترجمه: | مال مردم و دل بی رحم |
توضیح: | در استفاده از اموال دیگران بی انصاف بودن |
ضرب المثل: | مال گهن وه ریش خاونی |
ترجمه: | مال بد به ریش صاحبش |
توضیح: | نظیر: مال بد بیخ ریش صاحبش |
ضرب المثل: | مال خوهی وهپی بفروش |
ترجمه: | مالش را به خودش بفروش |
توضیح: | کنایه از آدمهای دیر فهم، نادان و ساده دل |
ضرب المثل: | مال بریاگ ئوشی یا عهلی، دز ئوشی یا عهلی |
ترجمه: | مال باخته گوید یا علی، دزد هم می گوید یا علی |
توضیح: | هر کسی به امیدی |
ضرب المثل: | مال بریاگ وه برای خوهیشی شهک کهی |
ترجمه: | مال باخته به برادر خودش هم مظنون است |
توضیح: | نباید از پرس و جوی مال باخته ناراحت شد |
ضرب المثل: | مال برا بهش نهکریاگه |
ترجمه: | دارایی برادران بخش ناپذیر است |
توضیح: | اموالشان یکی است |
ضرب المثل: | ماس مالیی کرد |
ترجمه: | ماست مالیاش کردن |
توضیح: | ظاهر سازی کردن |
ضرب المثل: | ماس بون و کهمچه بژهن |
ترجمه: | ماست را ببین و قاشق بزن |
توضیح: | پیش اندیشی و تدبیر درست |
ضرب المثل: | مار ههی مووری بخوهیگهت |
ترجمه: | ای مار مورچه تو را بخورد |
توضیح: | به طعن و تعریض در نکوهش کسی گویند که ضعیف و ناتوان اما به مقابله زورمندان برخیزد |
ضرب المثل: | مار وهی ئهو داگ له بهن سیهوبازگ ترسی |
ترجمه: | مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد |
توضیح: | مترادف فارسی: کنایه از احتیاط زیاد کردن است |
ضرب المثل: | مار سهد ههلهههله بکهی دهس ئاخر راس وه کوناو چوو |
ترجمه: | مار اگر صد پیچ هم در حرکت داشته باشد در نهایت راست به سوراخ می رود |
توضیح: | نظیر: مار راست نشود به سوراخ نمی رود |
ضرب المثل: | مار خوهشی له پینه نات پینه له دهر کونای مار سونز کرد |
ترجمه: | مار خوشش از پونه نمی آید. پونه جلوی خانهی مار می رویید |
توضیح: | روبهرو شدن با کسی که از او نفرت داشته باشند |
ضرب المثل: | نیشانهی ئاو سهوزیه |
ترجمه: | نشانهی آب سبزی است |
توضیح: | امور نیک را به قرائن می توان یافت |
ضرب المثل: | نیشتن ئاسانه، ئهلسان گرانه |
ترجمه: | نشستن آسان است، بلند شدن مشکل |
توضیح: | کنایه از عاقبت نگری است |
ضرب المثل: | نهیزه جایهو بکه ئیگل بدزهی |
ترجمه: | جای پنهان کرده نیزه را پیدا و کن، بعد آن را بدزد |
توضیح: | ابتدا مقدمات و لوازم کار پیش بینی کن، سپس اقدام کن |
ضرب المثل: | نه نووره رهنگ زهردم، کشک ژیر بهردم |
ترجمه: | به رنگ زردم نگاه نکن، هزارپای زیر سنگ هستم |
توضیح: | نظیر: آب زیر کاه و آتش زیر خاکستر |
ضرب المثل: | نهوشم روت سییه م خوهم زخال فرووشم |
ترجمه: | به من نگو رویت سیاه، من خودم زغال فروشم |
توضیح: | یعنی به عیب خود واقف هستم نیاز به یادآوری نیست |
گروهی بر آنند که لری جزیی از کردی است . اما پژوهشگران غربی و حتی لر این نظر را رد می کند .امان الهی بهاروند می گوید«بنا به گفتة یکی از مؤلفین یونانی به نام ارارتوستن تا قرن سوم پیش از میلاد بین زبان های رایج در سرزمین پارس (زبان های جنوب غربی)و ماد (شمال غربی)تفاوت فاحشی وجود نداشته است .بنا بر این به سادگی می توان دریافت که زبان های گوناگونی از قبیل لری،کردی،بلوچی،گیلکی و غیره که امروزه بین اقوام رایج است در طول دو هزار سال گذشته به تدریج پدید آمده اند. با این توضیحات آشکار است که...
بقیه در ادامه مطلب
زبان های ایرانی (فلات ایران )به دو دسته زبان های ایرانی شرقی و زبان های ایرانی غربی تقسیم می شوند که«گروه اول در مناطق آسیای میانه از جمله افغانستان و نواحی مجاور،و گروه دوم در ایران وبعضی دیگر مناطق رایج هستند .زبان های ایرانی غربی نیز به گروه شمال غربی و جنوب غربی تقسیم می شوند که زبان لکی جزو گروه شمال غربی و زبان لری در زمره گروه جنوب غربی قرار می گیرد .اُرانسکی چگونگی این تقسیم بندی را مورد بحث قرار داده و می نویسد:
بقیه در ادامه مطلب
در ستایشِ گفت و گو
دیار کُرد: همیشه با قطعیت نوشتن از مسائل مربوط به حوزه ی کُرد و کردستان کاری بس دشوار و درمقاطعی غیرممکن بوده است.زیرا پیوستگی های خاصی که لازمه ی این کار هست در این مورد مشاهده نمی شود و دلایل آن هم بسیار است.وجود طیف های وسیع با نظرات دور از هم و گاهی به شدت متضاد و حتی در مقاطعی متعارض رسیدن به حکمی فراگیر را با مشکل مواجه کرده است.اگر نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی کُرد بیندازیم در تمام تحولات و با دیدگاه های فکری مختلف به یک مقوله ی همیشه حاضر می رسیم به نام زبان!در اهمیت و نقش زبان در فرهنگ جوامع مطالب زیادی به رشته ی تحریر در آمده ولی نوع مواجه کُردها، به دلایل زیادی با این موضوع به نوعی، خاص بوده!چرا که اکثر کُردها ریشه ی خیلی از نابه سامانی ها و حتی اگر بخواهیم با نظریه ی توهم توطئه به قضیه نگاه کنیم راه ورود و بنیه ی خیلی از سیاست های تقابلی حکومت های موجود در جوامع خود را ،در درجه ی اول هدف قرار گرفتن زبان خود میدانند.به همین جهت است که هیچ گاه ما با نظری واحد در ارتباط با این موضوع رو به رو نبوده ایم.من الان نمی خواهیم وارد این مجادلات شویم ولی می خواهیم یکی از حسرت های خودمان را در ارتباط با زبان کُردی بیان کنیم و آن وجود اکثر کتاب های مرجع در مورد کرد و کردستان به قلم نویسندگانی غیر کُرد،اغلب روسی و یا آلمانی و...است.البته دور از انصاف است اگر نگوییم اگر این آثار نبودند ما الان با چه وضعی رو به رو می بودیم؟! وجود همین حساسیت به مقوله زبان باعث مشکلاتی شده، از تلاش برای یکسان سازی زبان گرفته تا انکار و تقابل یکدیگر، و همچنین به وجود آمدن مباحث عجیبی همچون شک در کُرد بودن بعضی از طوایف و حتی میزان غلضت کُرد بودن آنها!جوان بودن بعضی از مباحث و یا باز شدن تازه ی فضای آنها تأثیر زیادی در عدم شکل گیری مقوله ی "گفت وگو" و فرهنگ آن و رسیدن به فهم متقابل در عین داشتن اختلاف ،داشته است.همه ی ما می دانیم به دلایل زیادی از جمله گسترش رسانه ها و برخورد و درآمیختگی های زیاد و...خیلی از مرزهای نژادی- فرهنگی کم رنگ شده ودر این دوره ی زمانی به جای احیای اصول اساسی هویت بخش ِخلل ناپذیری همچون ایرانی بودن کُردها و تقویت جنبه های پیوند اقوام کُرد به دنبال اثبات خلوص بعضی عوامل گشتن به نظر ره به جایی نخواهد برد!مقاله ی مفصلی که از آقای احسان هوشمند در پی می آید هر چند در برگیرنده ی واقعیت های تلخی والبته مسائل امید بخشی نیز می باشد می تواند با واکنش های متفاوتی رو به رو شود،هر چند صاحب نظران این حوزه مطمئناً مدت ها قبل از این،آن را خوانده اند،هر کدام از ما می تواند بر اساس تفکری که دارد با بخشی از این مقاله مخالف و با بخشی دیگرموافق باشد اما روی سخن من با "نوع" مخالفت ها و موافقت ها است! تمام تلاش ما در این محفل وبلاگی! علاوه بر رد و بدل اندیشه هایمان ،مبارزه با افراط و تفریط ، که همیشه سمی بوده است برای نرسیدن به حقیقت و ندیدن واقعیت ها،می باشد.در پایان خواسته ی من از شما عزیزان این است از دریچه ی گفت و گو به مقاله نگاه کنید و نظرات یا جهت گیری های خود را مستدل بیان فرمایید تا ضمن استفاده ی دیگران از آنها امکان پیگیری در فرصت های آتی فراهم آید.لازم به ذکر است این مقاله در چند بخش به شما عزیزان ارائه می گردد
متن مقاله در ادامه مطلب
«روز به خیر...دختران قرن آینده!
روز به خیر...پسران قرن آینده!
من از شما
چندان دور نیستم...
مرا به خوان رنگین خویش فرا خوانید
بی گمان
نان شمایان
طعم خون و اشک نخواهد داد...!
ع.پشیو»
مقاله در ادامه مطلب
در استان ايلام با توجه به کوهستاني بودن و تغييرات دمايي به نسبت موقعيت جغرافيايي، داراي تقويمي بوده. اين تقويم محلي در ايلام در حدود 2 ماه جلوتر از تقويم رسمي كشور ميباشد. به شيوهاي كه، اوايل آبان ماه زمستان ميباشد و براي شب اول زمستان، در گذشته معمولا برخي مراسمات محدود برگزار ميگرديد. به عنوان مثال مردم در اين شب دور هم جمع شده و به شبنشيني و قصه گفتن و انجام برخي بازيها و سرگرميها ميپرداختند و معتقد بودند كه كسي كه در اين شب بخوابد، زمستان آن سال هميشه در خواب ميماند و كارهايش عقب ميافتد و در حال حاضر هم اين موضوع در برخي نقاط رعايت ميگردد.
نام تقويم سنتي ايلام، تقويم فرس يا تقويم کردي ميباشد. اين تقويم از ديرباز مورد استفاده اهالي قرار ميگرفته است و هم اکنون نيز کم و بيش اسامي روزها و ماههاي کردي بر سر زبانها جاري است و کمتر در مورد ماههاي فارسي سخن ميرانند.
نام فصلها:
1-فصل وهار کردي(بهار)
2-فصل پايز کردي(پاييز)
3-فصل سردواي کردي
4-فصل زمسان کردي(زمستان)
نام ماهها:
اسامي ماههاي فصل وهار کردي
1-مانگ اول وهار(بهمن)
2-مانگ وسط وهار(اسفند)
3-مانگ آخر وهار(فروردين)
اسامي ماههاي فصل پايز کردي
1-مانگ اول پايز(ارديبهشت)
2-مانگ وسط پايز يا کوکر(خرداد)
3-مانگ آخر پايز يا گاغور(تير)
اسامي ماههاي فصل سردواي کردي
1-مانگ اول سردوا(مرداد)
2-مانگ وسط سردوا(شهريور)
3-مانگ آخر سردوا(مهر)
اسامي ماههاي فصل زمسان کردي
1-مانگ اول زمسان(آبان)
2-مانگ وسط/ناوگ زمسان يا مانگ سيه(آذر)
3-مانگ اخر زمسان يا خاک ليو (دي)
آيا لرها كُرد هستند؟ ::ديانوش چراغی
دروتــار / مـقالـه اکتبر 24, 2012
آيا لرها كُرد هستند؟
* ديانوش چراغي
(كارشناسس تاريخ و ميراث فرهنگي لُرستان)
موضوع كُرد بودن لُرها مبحث بسيار مهمي است كه بايد نويسندگان كُرد و لُر در اين خصوص به ارايهي پژوهش گسترده و كارشناسانه بپردازند. نگارنده بر حسب علايق دروني مدتي است كه به تهيهي مطالب گوناگوني از منابع متعدد پرداخته و نيز با پژوهشگراني كه در اين باره صاحب نظرند ارتباط برقرار كرده و به تبادلنظر پرداخته است و اميد است كه با راهنمايي و همكاريهاي اين عزيزان (به ويژه پژوهشگران كُرد و لُر) در آينده به طور جامع اطلاعات مفيدي در اين زمينه گردآوري شود.
مقالهي حاضر گزيدهاي از ماحصل پژوهشهاي نگارنده در اين باره ميباشد كه اميدوارم مورد توجه خوانندگان محترم قرار گرفته و ما را از الطاف در راستاي رفع نواقص و اشكالات و رسيدن به اطلاعات مفيد و تازه بهرهمند سازند:
بزرگترین رقص (هەڵپەرکی) گروهی دنیا در اربیل (کوردستان) با حضور دست اندرکاران کتاب رکورد های
گینس!
کتاوی گینس لە هەولێر را گەوراترین هەڵپەرکێ لە جه هان!
تعداد صفحات : 2