loading...
کُــــــــــــــــرد
آریاس بازدید : 563 پنجشنبه 16 مرداد 1393 نظرات (3)

فکر کنم سبقه سالهای هجری شمسی و هجری قمری معرف حضورتان باشد لذا لزومی به توضیح بیشتری در این مورد نمیبینم اما در مورد سالهای زرتشتی و کردی اطلاعات خوبی بدست آوردم که دوست داشتم آنها را با رفقای مجازی خودم درمیان بگذارم. البته از آنجا که تخیل خوبی دارم وبه قول پدر عزیزتر از جانم ذاتا" و بالقوه نویسنده هستم و نویسنده ها هم دوست دارن از تخیل خودشون هرجا که تونستن استفاده کنند حتی درموقع بیان وقایع و رویدادهای تاریخی لذا بنده هم از این قائده مستثنا نیستم. امیدوارم اگر کسی اطلاعات کاملتری در این مورد داشته ویا ایرادی به اطلاعات بنده دارد در بخش نظرهای وبلاگ با بنده در میان بگذارد. خوشحال خواهم شد.

همانطور که احتمالا" حدس زدید مبنای سالهای زرتشتی تولد حضرت زرتشت پیامبر باستانی آریایی هاست که در اولین روز از اولین ماه بهار اتفاق افتاد و آنرا "فره وردین" به معنای روز ظهور "فره ور" که لقب و یا نام دیگر زرتشت است نامگذاری کرده اند. از طرف دیگر چون در آیین میتراییسم ( دین مرسوم ایرانیان قبل از زرتشتی ) معتقد بودند در اولین روز بهار طبیعت دوباره زنده خواهد شد و روزگار وزندگی نوینی را در پیش میگیرد تا در فصل پاییز به تدریج مرگ را تجربه نموده و در زمستان آسمان بر خاکش بگرید و آماده اش کند برای تولدی دیگر در روز اول بهار سال دیگر و بدین سان هرساله مرگ و رستاخیز پس از آنرا به فرزندان و پیروان خدای خدایان یعنی "میترا" یادآوری کند. لذا اولین روز بهار را جشن گرفته و آنرا نوروز نامیدند و این نوروز به تدیج وارد دین زرتشت شده و همراه با آتش افروزی های آخرین چهارشنبه سال و اولین روز نوروز که یادآور تکریمی است که زرتشتیان از آتش همواره به جای آورده و می آورند نسل به نسل به ما ایرانیان امروز رسید.

درمورد تاریخ کردها قبل از هرچیز باید این نکته را یادآوری کنم که تاریخ تمدن کردها خیلی بیشتر از تاریخ ظهور زرتشت در ایران است طوریکه اجداد کردها (مادها) جزو اولین اقوام آریایی بودند که در جلگه ایران ساکن شدند و اولین امپراطوری قدرتمند (امپراطوری بزرگ ماد) را در این سرزمین پهناور تشکیل دادند که اتفاقا" همین رویداد مبنای تاریخ شماری کردهاست.

افسانه ضحاک ماردوش و قیام کاوه آهنگر برعلیه اورا که شنیده اید؟ خوب ضحاک ماردوش و چگونگی بوجودآمدن مارهای روی دوش او چیزی جزافسانه نیست اما تا جایی که بنده اطلاع داشته باشم قیام فراگیر کاوه آهنگر برعلیه حکومت خودکامه زمان خویش واقعیتی است تاریخی که چندین سال هم به طول انجامید.

داستان کاوه و ضحاک را با استفاده از واقعیات پراکنده ای که شنیده و یا در کتب مختلفی خوانده ام ولی به کمک تخیل داستانسرایی که ذاتا" دارم ٬ به سبک و سیاق خودم براتون مینویسم امیدوارم خوشتون بیاد:

"تا قبل از تشکیل امپراطوری ماد سیستم حکومت داری در سرزمین ایران به شکل ولایتی بود بدین معنا که ایران به ولایات ومناطق کوچک و بزرگ بیشماری تقسیم شده بود که همگی بصورت مستقل اداره می شدند٬ بر هر کدام حاکمی حکومت میکرد و هر حاکم طبق سلیقه وخواسته های خود با رعایای خود رفتار مینمود. عده ای مستبد ودیکتاتور و عده ای هم مردم دار و رئوف. یکی از بزرگترین٬ منسجم ترین والبته قدرتمندترین ولایات آنروزگار ایران  ولایت ماد بود که البته حاکمان آن نیز از خونخوارترین٬ مستبد ترین و خودکامه ترین حاکمان در کل ایران بشمار می رفتند. که بنده اسم یکی از معروفترین حاکمان ماد را طبق همان افسانه قدیمی ضحاک میگذارم . از طرف دیگر انسانهایی بودند که درمیان مردم علاوه بر محبوبیت از اعتبار ومقبولیت بالایی برخوردار بودند چراکه علاوه بر داشتن ویژگیهای جسمی وروحی متفاوت با سایر مردم٬ دارای مشاغل مختلفی بوده ودربطن جامعه آنروزگارمیزیسته اند و در شادی و غم مردم مشارکت داشته اند. به این انسانهای متمایز محبوب پهلوان میگفتند. یکی از همین پهلوانان آهنگری بود به نام کاوه. کاوه 12 پسر برومند داشت که هرکدام از آنها در جوانی درست مانند پدر تبدیل به پهلوان بزرگ و محبوبی شدند به همین خاطر ضحاک از کاوه آهنگر وپسرانش به شدت واهمه داشت. لذا هرکدام از پسران کاوه را - به استثنای پسر دوازدهم که میدیا نام داشت - به بهانه ای به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به کام مرگ فرستاد. تا اینکه کاوه پیشبند چرمین خویش را به عنوان نماد مبارزه بردار کرد وسر به قیام برداشت و از آنجا که بیشتر مردمان ماد و دیگر ولایات ایران از حاکمان خود به ستوه آمده بودند قیام او ابتدا در میان قوم ماد و سپس در کل ایران فراگیر شد. پس از چندین سال مبارزه ابتدا ضحاک سرنگون شد وحکومت ماد به کاوه و پس از او به فرزندش رسید سپس مادها با رشادتهای میدیا و فرزندش دیائوکو توانستند بر سرتاسر ایران سیطره یابند. سرانجام در اولین روز بهار که مصادف بود با سالروز آغاز قیام کاوه آهنگر برعلیه ضحاک دیائوکو به دلیل بیماری و ناتوانی ناشی از پیری پدر بر تخت پادشاهی کل ایران نشست و اولین امپراطوری منسجم و قدرتمند در ایران یعنی امپراطوری ماد را بوجود آورد. سپس پیشبند چرمین کاوه را به عنوان پرچم امپراطوری ماد و روز شروع قیام کاوه را به عنوان مبنای تقویم وتاریخ شمار مادها انتخاب نمود ( تاریخ آنروز را ۱/۱/۱ مادی اعلام نمود) که این پرچم واین تقویم تاریخ شمار اولین پرچم و تقویم در کل جهان باستان بشمار میرفتند. "

در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که چون ما کردها خود را از سلاله مادها و از فرزندان "میدیا" می دانیم لذا نوروز برای ما نوادگان مادها یادآور اقتدار وعظمت اجدادمان در کل آسیا بوده وبیش از هر قوم دیگری در ایران دوستدار وپاسدار نوروز و رسوم باستانی آن هستیم. همه اکراد حتی کردهای شمال عراق ٬ جنوب ترکیه و شمال شرقی سوریه هم قلبا" خود را آریایی و ایرانی میدانند و اکراد ایرانی هم خواهان مشارکت بیشتری در اداره امور کشور خویش هستند چراکه تاریخ این نکته را نشان داده هرگاه مادها قدرت را در اختیار داشتند و یا دوشادوش دیگر اقوام در امور کشور مشارکت مستقیم وجدی داشته اند ایران به اوج اقتدار وعظمت خویش رسیده و هرگاه نیز میان اقوام ایرانی اختلافی پیش آمد ویا یکی از دو قوم بزرگ ایرانی یعنی مادها و پارسها در صدد حذف دیگری از قدرت برآمده اند این اختلافات و کشمکش ها موجب سرنگونی پادشاه و یا حتی سلسله زمان خویش گشته اند. نمونه بارز آنرا در دو سلسله بزرگ ایرانی یعنی مادها و هخامنشی میتوان جستجو کرد.

حضرت دیائوکو با همدلی و همراهی تمام ایرانیان خصوصا" پارسها امپراطوری ماد را بنا نهاد و چند پادشاه پس از او نیز با همراهی آنان بر سرزمین ایران حکومت کردند اما کم کم غرور و خودکامگی سراغ سلاطین ماد آمد و با حذف پارسها از قدرت و درپیش گرفتن استبداد روز افزون در واقع تیشه به ریشه خویش زده و به تدریج موجبات سرنگونی خویش را فراهم آوردند تا اینکه آخرین امپراطور مادها یعنی آستیاگ بدست نوه دختری خویش سرنگون شد (حضرت کورش کبیر فرزند کمبوجیه فرماندار ولایت پارس و ماندانا دختر آستیاگ آخرین امپراطور ماد است)

کورش پدری پارسی و مادری ماد داشت لذا در میان هردو قوم دارای مقبولیت بود و توانست دوباره ایران را متحد و منسجم سازد و ایران را به اوج شکوه و عظمت رساند. کورش به این خاطر کبیر شد که پدر بزرگ مخلوع خویش را تکریم بخشید و حاکمیت ماد را به طور مشروط به او بازگرداند و کاخی بزرگ وباشکوه برایش ساخت. کورش کبیر به این دلیل ماندگار ماند که به هر سرزمینی که لشکر کشی میکرد به جای قتل و غارت و ویرانگری به رسوم وسنن قوم مغلوب احترام گذاشته و با وجود اینکه خود یکتاپرست بود به احترام قوم مغلوب در مقابل خدایان آنان زانو زده و طبق رسوم آنان خدایان بیشمارشان را تکریم میکرد٬ حاکم مخلوع را مشروط بر پرداخت خراج به ایران و حمایت واطاعت از حکومت مرکزی ابقا مینمود وحتی جهت برقرار نمودن پایه های محکمتری از دوستی میان شاهزادگان آنان و برخی از شاهزادگان ایرانی رابطه خویشاوندی برقرار مینمود. او بواسطه آزاد نمودن بردگان یهودی از چنگال حکومت خودکامه بابل و سکنا دادن آنها در اورشلیم محبوب همه پیروان ادیان الهی گشت. کورش با تنظیم نمودن اولین منشور حقوق بشر نام خود را در تاریخ جاودان ساخت. این شیوه حکومت داری تا چند نسل بعد از کورش نیز ادامه داشت تا اینکه قدرت طلبی همراه با غرور وخودپسندی گریبان سلاطین هخامنشی را نیز گرفت طوریکه در زمان داریوش سوم آخرین امپراطور هخامنشی مادها تقریبا به طور کامل از ارکان قدرت کنار گذاشته شدند فرماندهان مقتدر و محبوب ماد از بین رفته ٬ قدرت و نفوذ فرماندهان باقیمانده نیز تنها به ولایت ماد محدود شد. ارتش پارسی نیز به واسطه فرو رفتن در ناز ونعمت تن پرور و ناتوان شد تا جایی که هنگام حمله اسکندر مقدونی به ایران داریوش سوم به جای استفاده از ارتش متحد ماد و پارس از مزدوران یونانی که بواسطه دشمنی با مقدونیه ای ها با ایران متحد گشته بودند استفاده کرد. غیر از آن به جای استفاده از این اتحاد و رضایت یونانیان جهت تصرف یونان و سرکوب اسکندر و تصرف مقدونیه و در نتیجه تسلط بر کل اروپا توسط ایران از آنها در موقعیت دفاع از ایران استفاده نمود و پر واضح است که در موقعیت های سخت سربازان بیگانه هرگز حاضر به جانفشانی در راه دفاع از کشوری بیگانه نمیگردند. بدتر از همه آنها اینکه داریوش سوم آنقدر به قدرت خویش مغرور شده بود و از پیروزی خویش دز جنگ با اسکندر مطمئن بود که علاوه بر آوردن مادر و همسران خود به صحنه نبرد ( جهت دیدن پیروزی او بر اسکندر ) به توصیه ها و مشاوره های فرماندهان خبره و کارکشته یویانی نیز (که قلبا"  خواهان پیروزی اتحاد ایران و یونان بر اسکندر بودند) گوش نداده و اشتباهات فاحشی را در جنگ مرتکب شد طوریکه ورق کاملا برگشته و بازی برده را باخت و اسکندر توانست بر ایران و در نتیجه بر کل آسیا سیطره یابد و به حکومت تماما" آریایی هخامنشیان پایانی دردناک دهد.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط sahar در تاریخ 1393/06/08 و 16:51 دقیقه ارسال شده است

با سلام
نمایش رایگان بنر شما در هزاران سایت
عضویت به تنهایی کافی نیست
باید عضو و لینک خودتون را با گذاشتن کد داده شده در بخش اعضاء فعال کنید و گرنه عضویت شما حذف خواهد شد http://Lbab.ir
در ضمن
با عضویت و فعال کردن بنر خود که با گذاشتن کد داده شده در بخش اعضاء درون قالبتان فعال میشود
بنر شما را در هزاران سایت عضو نمایش میدهیم
پس تا دور نشده انجام دهید
http://2baner.ir
پاسخ : سایتتون خوب نیست

این نظر توسط نظری در تاریخ 1393/05/26 و 11:38 دقیقه ارسال شده است

من هم البته یه وب دارم که متاسفانه کسی به من سر نمی زنه و تنهام seda021.rozblog.com
دوست داری بیا نیامدی هم اشکال نداره بازم ممنون
موفق باشی
پاسخ : ممنون که اومدی.حتما میام

این نظر توسط ادمین در تاریخ 1393/05/20 و 21:14 دقیقه ارسال شده است

با سلام
همکار گرامي، مديريت کرد تودی
به لينک باکس خوش آمديد.لينک شما با موفقيت تاييد شد.توصيه ميکنيم براي زيادتر شدن بازديدتان از عناويني استفاده کنيد که بازديدکننده را به کليک ترغيب نمايد.همچنين بهتر است که از بخش قالب هاي سايتتون يک منوي در بالاي سايت ايجاد نموده و کد را درون آن قرار دهيد چرا که نما و زيبايي بهتري دارد.براي پيشرفت لينک باکس که در راستاي پيشرفت شما نيز مي باشد آن را به سايرين نير معرفي نماييد.
موفق باشيد


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    کدهای اختصاصی